عشق یعنی همدمش باشی...
عشق یعنی تنها رفیق تنهاییش باشی...
عشق یعنی تو بی کسی و غربت تنهاش نذاری...
عشق یعنی تو زندگیش واقعا احساست کنه...
عشق یعنی پاش وایسی و نذاری از دستت بره...
عشق یعنی تو سخت ترین لحظه هاش آرومش کنی...
عشق یعنی اگه گفت دیگه نمیخوامت پاپیچش نشی و بذاری با هرکی دوست داره زندگی کنه...
عشق یعنی واسه یه لحظه هم که شده غرورتو جلوش بشکنی که بهش ثابت بشه از ته دل عاشقشی...
عشق یعنی بهش بفهمونی دوستش داری نه اینکه بهش بگی دوستش داری...
عشق یعنی وقتی ازت پرسیدن کسی رو تو زندگیت داری کسی رو تو زندگیت داری یا نه؟با تمام قدرت و شجاعت و با افتخار بگی آره کسی تو
زندگیمه که با یک دنیا هم عوضش نمیکنم و برام همه ی دنیاست...
عشق یعنی هیچ وقت ازش دلگیر نشی و نذاری ازت دلگیر شه...
عشق یعنی با تمام وجود حاضر باشی بخاطرش همه کار بکنی...
عشق یعنی کاری کنی که تموم غم و غصه هاشو فراموش کنه...
عشق یعنی عاشقش بشی و عاشقش بمونی...
عشق این نیست که وقتی تشنه عشقشی باهاش باشی و وقتی سیراب شدی بندازیش دور...
عشق این هم نیست که عاشقش کنی و بعد از مدتی خیلی رک بهش بگی دیگه نمیخوامت...سعی کن از همون اول که باهاش دوست نشی که
اون بیچاره رو وابسته خودت کنی...
این متنو با یه حرف خیلی قشنگ از شکسپیر خاتمه میدم :
عشقت را نسیب کسی کن که لایق آن باشد ، نه تشنه ی آن.زیرا هر تشنه ای روزی سیراب میشود......